پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

ذکر یونسیه

ذکر حضرت یونس در شکم ماهى

این ذکر بخشی از آیه 87 سوره ی انبیا هستش، که به وسیله ی این ذکر حضرت یونس از شکم ماهی نجات پیدا کرد.


امام صادق (ع ) فرمودند:

عجب دارم از کسى که غم زده است ، چطور این دعا را نمى خواند:

""" لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین """"

(معبودى جز تو نیست ، منزهى تو، من از ظالمین و ستمکاران بودم)

چرا که خدا به دنبال آن مى فرماید: فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤ منین (ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این گونه مؤمنان را نجات دهیم )



و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین ، فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المومنین .


(ذاالنون (یونس ) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین مى پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (ولى هنگامى که در کام نهنگ فرو رفت ) در آن ظلمت ها (ى متراکم ) فریاد مى زد: خداوندا، جز تو معبودى نیست ، منزهى تو، همانا من از ستمکاران بودم . ما دعاى او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و همین گونه مؤ منان را نجات خواهیم داد.)


تسبیح حضرت یونس (ع )
در قرآن کریم آمده است : (اگر او (یونس ) از تسبیح کنندگان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهى مى ماند).
او در سایه تسبیح پروردگار مشغول عفو خاصش شد. تسبیح یونس این بود که مى گفت : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین و در میان ظلمتهاى متراکم فریاد زد که : معبودى جز تو نیست ، منزهى تو، من از ظالمین و ستمکاران بودم .


سرگذشت حضرت یونس

1- حضرت یونس در میان قومش به دعوت و تبلیغ مشغول بود، ولى هر چه کوشش کرد، ارشادهاى او در دل آنها مؤ ثر نیفتاد، خشمگین شد و آن محل را ترک کرد و به سوى دریا رفت ، در آنجا بر کشتى سوار شد، در میان راه دریا متلاطم گشت ، چیزى نمانده بود که همه اهل کشتى غرق شوند. ناخداى کشتى گفت : من فکر مى کنم در میان شما بنده فرارى وجود دارد که باید به دریا افکنده شود، (و یا گفت کشتى زیاد سنگین است و باید یک نفر را به قید قرعه به دریا بیفکنیم ) به هر حال چند بار قرعه کشیدند و در هر بار به نام یونس در آمد. او فهمید در این کار سرى نهفته است و تسلیم حوادث شد. وقتى او را به دریا افکندند، نهنگ عظیمى او را در کام خود فرو برد و خدا او را به صورت اعجازآمیز زنده نگاه داشت .


2- سرانجام او متوجه شد ترک اولایى انجام داده ، به درگاه خدا روى آورد و به تقصیر خود اعتراف نمود، خدا نیز دعاى او را استجابت فرمود، از آن تنگنا نجاتش داد.


3- سرانجام به خاطر همین ترک اولى (خسته شدن از تبلیغ بین قوم خود) او را در فشار قرار دادیم . نهنگ عظیمى او را بلعید، فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت (و او (یونس ) در آن ظلمتهاى متراکم صدا زد: خداوندا، جز تو معبودى نیست ) سبحانک انى کنت من الظالمین (خداوندا، پاک و منزهى ، من از ستمکاران بودم ).


4- هم بر خویش ستم کردم و هم بر قوم خودم ، مى بایست بیش از این شداید و ناملایمات و سختى ها را پذیرا مى شدم . تن به همه شکنجه ها مى دادم ، و شاید آنها به راه آیند.


برگرفته از سایت   ghadeer.org

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

ممنون

خواهش میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد