گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت می گیری ،
خیلی آرام ...
تا رهایش کنی ؛
شاپرک میان دستانت له می شود ...
نیت ِ تو کجا
و سرنوشت او کجا ...
و انتهایش "نگاه او" باشد ...
آمیــــــــــــــــــــــــــــــــن
دلت را پر از حس زیبای به پرواز در آمدن ، میکنند ...
خدا در مکان های دو از انتظار ؛
به دست افرادی دور از انتظار ؛
و در مواقعی تصور ناپذیر ؛
معجزات خود را به انجام می رساند ...
برای آن مهربان ِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد !...
همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست ...
شاید امّا ...
دل بسته ترین است ...
کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است
(این متن کامنتی از "دوست" بود
ازشون ممنونم
امیدوارم شما هم لذت ببرین)
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
تا از رویت رد شوند ...!
ادامه مطلب ...
به همین سادگی ...
ادامه مطلب ...
شاید به راه بسته هم ، باید امیدی بست و رفت !
ادامه مطلب ...