گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد . صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد
مردم به او گفتند اسبت از چه بابت به این روزگار پرنکبت بیفتاد و مرد گفت از آنجایی که غمخواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند .
دلتنــگم
بــــرای کســـی کـــه مـــدتهـــاست
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه
زنــــــدگی اش کـــــرده ام ...!
من میدانم چگونه
با حسرت نبودنت تا کنم ...
فقط برایم بنویس
هنوز میخندی ...!
استادى در شروع کلاس درس، لیوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا نگاه
داشت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر
است؟ شاگردان جواب دادند 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم.
استاد گفت: من هم
بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقاً وزنش چقدر است. اما سوال من این است: اگر
من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد؟
چه خوش خیال است فاصله را میگویم
به خیالش تو را از من دور کرده ،
نمیداند جای تو امن است ،
اینجا
"در میان دل من"
چه دسته گلهایی که ،
برای تصاحب قلبی می رفتند
اما ...
تنها گلدانی را
اِشغال کردند !
"فرید احمدی"
اینجا زمین است !
ساعت به وقت انسانیت خواب است !
دل عجب موجود "سخت جانی" است !
هزار بار تنگ میشود ،
میشکند ،
میسوزد ،
میمیرد ،
و باز هم میتپد ...
سقوط درخت از چند سانتی متری خودرو
و خوش شانسی صاحب خودرو ؛
اگر انحنای درخت وجود نداشت ...!
ادامه مطلب ...
گاهی گمان نمی کنی و می شود
گاهی نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
باران میبارد ...
به حرمت کداممان نمیدانم !
من همین قدر میدانم که باران صدای پای اجابت است ،
خدا دارد با تمام جبروتش ناز میخرد ...
نیاز کن ...
ادامه مطلب ...آدمی که بی صدا قهر
میکند
میخواهد که بماند !
که دوباره بخواهد ،
که دوباره خواسته شود !
و گرنه رفتن را که بلد است ...
ذکر حضرت یونس در شکم ماهى
این ذکر بخشی از آیه 87 سوره ی انبیا هستش، که به وسیله ی این ذکر حضرت یونس از شکم ماهی نجات پیدا کرد.
امام صادق (ع ) فرمودند:
عجب دارم از کسى که غم زده است ، چطور این دعا را نمى خواند:
""" لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین """"
(معبودى جز تو نیست ، منزهى تو، من از ظالمین و ستمکاران بودم)
چرا که خدا به دنبال آن مى فرماید: فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤ منین (ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این گونه مؤمنان را نجات دهیم )
خـــدایـــــا
در گلویم ابـــر کوچــکیست
که خیــال بـارش نـــدارد ...