در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
گاه یک سنجاقک ، به تو دل می بندد
و تو هر روز سحر ، می نشینی لب حوض !
تا بیاید از راه ؛ از خم پیچک نیلوفرها ...
روی موهای سرت بنشیند
یا که از قطره آب کف دستت بخورد
گاه یک سنجاقک
سلااااااااااااااااااااااااام هستی جون گل گلم
بسیار زیبا بود.
خوشمان امد.
من انتظار داشتم ادامه مطلب یه متن طولانی باشه
نالاحت نشی به شوخی گفتم
سلام سارا جونم
ممنون عزیزم
میخواستم عکس بذارم براش ، مامانم صدام کرد یکم طول کشید
ببخش عزیزم
اوکی
من که مامانم بیبینه جلوی کام هستم
مامان
من
سلام سارا جون
ای جان
اشکالی نداره حرف مامانت رو گوش کن
چقدر قشنگ بود....
برای عاشقی نیازی به گل و بابونه نیست.....واقعا صمیمیت سنجاقکی هنگام آب خوردن روی کف دست نهایت عاشقیه..................
آره واقعا
من عاشق سنجاقک هام