در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
کاش یکی بود که توی
کوچه ها داد می زد
:
خاطره خشکیه ... خاطره خشکـــــــــی ...
اونوقت همه ی خاطراتت ،
همونایی که ارزش گرفتن
دمپایی پاره هم ندارن رو
میریختم تو کیسه و
می دادم بهش و می رفت رد کارش !
ای کاش
ای کاش