پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

خاطره خشکی

کاش یکی‌ بود که توی کوچه‌ ها داد می زد :
خاطره خشکیه  ...  خاطره خشکـــــــــی ...
اونوقت همه ی خاطراتت ،
همونایی که ارزش گرفتن دمپایی پاره هم ندارن رو
میریختم تو کیسه و می دادم بهش و می رفت رد کارش !



نظرات 1 + ارسال نظر
فاطی دوشنبه 12 تیر 1391 ساعت 07:16 ب.ظ http://baran761300.blogsky.com

ای کاش

ای کاش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد