پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

... تو سبز میشدی

دوباره پشت این چراغِ قرمزم

دوباره بوقِ اعتراض

دوباره دود و انتظار

همه به فکر رفتنند

به فکر لحظه‌ ی فرار

و صفرِ ثانیه‌شمار ... فقط منم !

منِ‌ همیشه بی‌خیال

که بین‌شان نشسته‌ام

دوباره چشم بسته‌ام

و فکر می‌کنم

چه خوب بود اگر

به جای این چراغ

تو سبز می‌شدی ...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد