در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
شیشه دل را شکستن، احتیاجش سنگ نیست
این دل ما با نگاهی سرد، پرپر می شود ...
هووووووووووووم
چه سخت
گاهی نمیشه احساس رو با کلمات و در جمله بیان کرد
نگاهم سرد نیست

قلبش زمستانیست
نگاهم چله تابستان و قلبش شب چله زمستان...
باور نکن "گاهی..." را.
سلام هستی من
مرسی مثل همیشه زیبا
سلام سیمای عزیزم
مرسی مهربونم
متن تو هم عالیه
واقعا عالی
بله آنقدر سرد که گاهی توی تابستان هم یخ می زنی!