در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
اینو هیشکی نمیدونه ... اما من یه بار همین کارو کردم ... ترافیک ... خودمو به خنگی زدم که آدرس خونه مونو یادم رفته ... بعد کل شهرو دور زدیم تا خونه مونو پیدا کرد و منو به خونه رسوند گرچه میدونم بعدش تقریبا مطمئن شد که من یه کمی کودنم اما مهم نیست، من که میدونستم این یه ترفند عاشقانه بود ... میارزید ... به یه لحظه بیشتر در کنارش بودن ... می ارزید ... چه خاطره خوبی رو به یادم آوردی
آخی ای جان دور از جون بهترین کارو کردی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
موافقم
مثل من وقتی که با من بود
در شهر غریب بی راهه بردمش تا پیاده بیشتر برویم
عاشقی همینجوریه دیگه
آدم حاضره هر کاری کنه تا چند دقیقه بیشتر با عشقش باشه
سلاممممممممممممممممممممممممممممممممم
عجب جمله ی بود عالی بودددددددددد
من حالم خیلی خوبههههههههههه
توچطور ی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ریحان جان
خوشحالم که خوبی عزیزم
منم خوبم دوست خوبم
اینو هیشکی نمیدونه ... اما من یه بار همین کارو کردم ... ترافیک ... خودمو به خنگی زدم که آدرس خونه مونو یادم رفته ... بعد کل شهرو دور زدیم تا خونه مونو پیدا کرد و منو به خونه رسوند
گرچه میدونم بعدش تقریبا مطمئن شد که من یه کمی کودنم اما مهم نیست، من که میدونستم این یه ترفند عاشقانه بود ... میارزید ... به یه لحظه بیشتر در کنارش بودن ... می ارزید ...
چه خاطره خوبی رو به یادم آوردی
آخی
ای جان
دور از جون
بهترین کارو کردی