در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
خب که چی ؟؟؟
نامم را پاک کردی ،
یادم را چه می کنی ؟!
یادم را پاک کنی ،
عشقم را چه می کنی ؟!
... اصلا همه را پاک کن ...
هر آنچه از من داری ،
از من که چیزی کم نمی شود
فقط بگو با وجدانت چه می کنی ؟!
شاید ...
نکند آن را هم پاک کرده ای ؟؟؟
می توان از آب و از نان ،و از جان خود حتی گذشت ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت عاشقان را جامه ای پوشیدنی جر چشم نیست یا ز خیر عشق یا میباید از دنیا گذشت
سلام
زیبا بود دوست داشتید به منم سر بزنید
می توان از آب و از نان ،و از جان خود حتی گذشت
ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت عاشقان را جامه ای پوشیدنی جر چشم نیست
یا ز خیر عشق یا میباید از دنیا گذشت
سلام
خوشحالم خوشتون اومد
حتما
شاید ...............
سلام،خیلی قشنگ بود
سلام
خوشحالم خوشتون اومد