در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
روزهای ابری هم درست مثل روزهای آفتابی یه حقیقته اما کاش ... آفتابگردان بداند که دل آفتاب لک می زند برایش زیر پرده سکوت ابرها ... کاش تمام آفتاب سهم آفتابگردان شود و تمام آفتابگردان سهم آفتاب ... در انتهای داستان که ... کلاغه به خونه ش میرسه ...
تمام مزرعه ، کافر صدایش می زدند؛
گل آفتابگردان کوچکی را که عاشق باران شده بود..
سلام دوست خوبم
آرزوی موفقیت و کامیابی در درس وکار برایت دارم و همین طور سلامتی هر جا که هستی !
سلام رها جان
ممنونم دوست خوب من
همینطور برای شما
روزهای ابری هم درست مثل روزهای آفتابی یه حقیقته اما کاش ... آفتابگردان بداند که دل آفتاب لک می زند برایش زیر پرده سکوت ابرها ...
کاش تمام آفتاب سهم آفتابگردان شود و تمام آفتابگردان سهم آفتاب ... در انتهای داستان که ... کلاغه به خونه ش میرسه ...
امیدوارم همینطور باشه هدی عزیزم
بازم مثه همیشه عالی بود
خوشحالم خوشتون اومد
هیچکس جز آنکه دل به خدا سپرده است ، رسم دوست داشتن نمیداند . . .
درسته