در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
در حسرت فردای تو تقویممو پر می کنم هر روز این تنهایی رو فردا تصور می کنم هم سنگ این روزای من حتی شبم تاریک نیست اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست...!
من منتظرم که بیایی.....
در حسرت فردای تو تقویممو پر می کنم
هر روز این تنهایی رو فردا تصور می کنم
هم سنگ این روزای من حتی شبم تاریک نیست
اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست...!
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم
یک قطره آبم و در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم ...
وای چه رمانتیک