در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
یکی دردو یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از هجران و وصل و درد و درمان پسندم آنچه را جانان پسندد اگر درد معنا میشد خیلی ها طلب میکردند . . . شنیدید میگن هرگریه ای یه خنده ای هم داره . . . یکی از مخلوقات حضرت هاتف درد هست که از ابزار همون امتحانی هست که در وبلاگم نوشتم . . . حضرت موسی ع از خداوند پرسید درد چیست فرمود ؛ منم . عرض کرد پس درمان چیست فرمود ؛ منم عرض کرد پس طبیب چیست فرمود ؛ بهانه ای برای باور خداوندا به ما معرفتی عطا کن تا رنجشهای وجودم را بیرون بریزم و وجودم را تهی از هرچیزی کنم و دانشی عطا کن تا از بندگی تمام دردها و رنجشها بری شوم ورحمتی عطا فرما که مامن گاه دلم محبت تو جاری شود تا بنده خدایی چون تو باشم که وقتی درب درگاهت را میزنیم نمیپرسی کیستی و در را باز میکنی نمیپرسی چه کردی و لباست درخور درگاهم نیست نمیگی کی معرفیت کرده سریع به آغوش میکشی و میبویی و میبوسی و در آغوشت آرام میکنی خداوندا دوستت دارم نووووووووووکرتم
سلام. بله همه درد دارن، درد بعضیا هم بی دردیه، یعنی نه خود بی دردی، بلکه عوارض بی دردی.
کامنتی طولانی براتون گذاشتم امیدوارم حوصله خوندنشو داشته باشید.
سلام
بعضیها هم خودشون برای زتدگیشون درد میسازن
چیزی نرسید آقا محسن
البته گویا سیستمتون نپیذیرفتدتش.
دلیلش رو نمیدونم
به هرحال ممنونم
یکی دردو یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از هجران و وصل و درد و درمان پسندم آنچه را جانان پسندد
اگر درد معنا میشد خیلی ها طلب میکردند . . . شنیدید میگن هرگریه ای یه خنده ای هم داره . . . یکی از مخلوقات حضرت هاتف درد هست که از ابزار همون امتحانی هست که در وبلاگم نوشتم . . . حضرت موسی ع از خداوند پرسید درد چیست فرمود ؛ منم . عرض کرد پس درمان چیست فرمود ؛ منم عرض کرد پس طبیب چیست فرمود ؛ بهانه ای برای باور
خداوندا به ما معرفتی عطا کن تا رنجشهای وجودم را بیرون بریزم و وجودم را تهی از هرچیزی کنم و دانشی عطا کن تا از بندگی تمام دردها و رنجشها بری شوم ورحمتی عطا فرما که مامن گاه دلم محبت تو جاری شود تا بنده خدایی چون تو باشم که وقتی درب درگاهت را میزنیم نمیپرسی کیستی و در را باز میکنی نمیپرسی چه کردی و لباست درخور درگاهم نیست نمیگی کی معرفیت کرده سریع به آغوش میکشی و میبویی و میبوسی و در آغوشت آرام میکنی خداوندا دوستت دارم نووووووووووکرتم
آمین
ممنون از کامنتتون
خدایا شکرت که هستی
دردی در سینه دارم اگر گویم ترسم که زبان سوزد، اگر پنهان کنم نگویم، ترسم که مغز استخوان سوزد...
انشاالله که زود برطرف بشه
گاهی
نباید ناز کشید
نباید آه کشید
نباید انتظار کشید
نباید درد کشید
نباید فریاد کشید
فقط باید دست کشید...!
[گل][گل]
و گاهی دست کشیدن خیلی سخته