در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
من خدا را دارم. کوله بارم بر دوش... سفری میباید.سفری بی همراه، سازکم بامن گفت:هرکجا ترسیدی، از سفر لرزیدی، تو بگو از ته دل من خدا را دارم...من خدا را دارم. منو سازم چندیست... که فقط با اوییم...
خدایا کمکمون کن تا تو این مسیر سخت زندگی را با رضایت تو به پایان برسونیم.
من خدا را دارم.
کوله بارم بر دوش...
سفری میباید.سفری بی همراه،
سازکم بامن گفت:هرکجا ترسیدی، از سفر لرزیدی،
تو بگو از ته دل من خدا را دارم...من خدا را دارم.
منو سازم چندیست...
که فقط با اوییم...
خدایا کمکمون کن تا تو این مسیر سخت زندگی را با رضایت تو به پایان برسونیم.
آمین
پروردگارا تو تکراری ترین ” حضور ” روزگار منی
و من عجیب ؛ به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام . . .