پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

اندازه ی عاشقی

آدمیزاد هرگز نـمی‌فهمد که تا چه اندازه عاشق است ،
مگر زمانی که بکوشد دیگر عاشق نـبـاشد !

" هریت بیچر استو "



نظرات 4 + ارسال نظر
آیدا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 01:08 ق.ظ http://dali.blogsky.com/

به نظرم عشقم یه جور توهمه !

نه نه نه ...

طاهره سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 11:06 ب.ظ http://2charkhe.blogsky.com/

دقیقا وقتی که بهت میگن میرم، دیگه نیستم.. زمانیه که باید عاشق نباشی و دقیقا عین زمانی که عشق با نفس هات عجین شده ست، این زمانه

دقیقا

دخترک چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 04:59 ب.ظ http://jameminaiyemay.blogsky.com/

آدمیزاد هرگز نـمی‌فهمد که تا چه اندازه عاشق است ،
حتی زمانی که بکوشد دیگر عاشق نـبـاشد !
دخترک

پ.ن.
چون فکر می کنی فراموشش کردی
اما فقط کافیه یه روز اتفاقی یکی رو ببینی که یه لحظه تو رو یاد اون بندازه ...

هدی چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 10:37 ب.ظ http://aftabgardantarin.blogfa.com

عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و ناگاه به هم می ریزد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد