پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

غبطه

چه غبطه ای میخورم ...
به آن کبوتری که دل تنگی هایش را ؛
با شما
سهیم است ...

آقا ...


ادامه مطلب ...

اندازه ی عاشقی

آدمیزاد هرگز نـمی‌فهمد که تا چه اندازه عاشق است ،
مگر زمانی که بکوشد دیگر عاشق نـبـاشد !

" هریت بیچر استو "


ادامه مطلب ...

سنجاب منظم ؟

به نظرتون این سنجابه خودش این گردوهارو اینقدر منظم چیده ؟

اگه این سنجابه هم مثل اون سنجابی که تو عصر یخبندان دیدیم باشه ازش بعیده این همه نظم !!!


ادامه مطلب ...

گردو

فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن .

بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد .

آن مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم !

بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است ...


ادامه مطلب ...

وجود بی بها

خداوندا !
عاشقانه هایم را به پیشگاهت به خاک می مالم

و چه خوش انصافی ؛

تا میکنی با دستان خالی ام ...

و گران میخری ؛

وجود بی بهایم را ...


ادامه مطلب ...

ترمیم اعتماد

سخت ترین کار در دنیا ترمیم اعتمادی است که از دست رفته ...


ادامه مطلب ...

تفکر

چه فکر کنی می توانی و چه فکر کنی نمی توانی ، درست فکر میکنی ...

فقط باش

مرسی که هستی
و هستی را رنگ می‌‌آمیزی ...
هیچ چیز از تو نمی‌خواهم
فقط باش
فقط بخند
فقط راه برو
نه ...
راه نرو ،
می‌ترسم پلک بزنم
دیگر نباشی

"عباس معروفی"


ادامه مطلب ...