غم انگیزتر از خانه های بدون پنجره ،
پنجره هایی هستند که رو به دیوار باز میشوند ...
روحــم مـی خواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را بکند به دنیــا
پاهایش را بغـل کند و بلند بلند بگوید :
من دیگر بــازی نمی کنم
خستــه ام ...
برای همه پاییز با مهر شروع میشه
!
اما پاییز زندگی من ؛
جایی شروع شد که مهرِ تو تموم شد ...
دیروز می گفتم :
مشق هایم را خط بزن … مرا نزن
روی تخته خط بکش … گوشم را نکش
مهر را در دلم جاری بکن … جریمه نکن
هر چه تکلیف می خواهی بگیر … امتحان سخت نگیر
اما کنون ...
مرا بزن … گوشم را بکش ... جریمه بکن ... امتحان سخت بگیر
مرا یک لحظه به دوران خوب مدرسه باز گردان
زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟
بی پناهم ، خسته ام ،تنها ، به دادم میرسی ؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی ؟
از کبوترها که میپرسم نشانم میدهند
گنبد و گلدسته هایت را ، به دادم میرسی ؟
من دخیل التماس را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه ی زهرا به دادم میرسی ؟
سالروز ولادت هشتمین اختر تابناک ولایت و امامت را به تمامی مسلمانان تبریک میگویم ...
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و
حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید
صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه
کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.
خدایا رحمت فرست
بر علی بن موسی الرضا امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است و
هر که زیر خاک ، رحمت بسیار و تمام با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم
چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی .
گـاهــی فـقــط بـایـد لـبـخند بـزنـی و رد شوی ،
بگذار فـکــر کـنــند نفهمیدی ...
چقدر خوبه یکــی باشه که آروم در گوشت بگه ...
غصه نخوری هااااا ...!
من هستم ...
همیشه اشتباهات ، هنگام وقوع دردناک هستند
اما سالها بعد ، مجموعه ای از اشتباهات همراه شماست
که شما را به موفقیت میرساند ...
خدایا دلم هوای دیروز را کرده ... هوای روزهای کودکی را ...
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد ...
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم
و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم
تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو ...
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم آن را نچینم
دلم میخواهد ...
می شود باز هم کودک شد ؟؟؟
راستی خدا ! دلم فردا هوای امروز را می کند؟؟؟
به چه تشبیه کنم نام تو را
به بهار ؟
یا به زلالی آبی دریا ؟
ساده تر می گویم :
تو ...
تمامیت احساس منی ...
دلم تنگ میشود برایت
میخواهم گم کنم دلتنگیم را ...
خودم را به آن راه میزنم !
اما ...
خودم گم میشوم !
در کوچه پس کوچه های خیال ...
تا نیایی ...
نه من پیدا میشوم ؛
نه دلتنگیم گم ...!
به نماز آیـــات مـی ایسـتم !!
وقـتـی کـه ...
یـاد تــو
دلـم را ..
می لرزاند ...
زخـم زنـدگی ام تـویی ،
هـمه به زخمـهایشان دسـتمال می بنـدند
من امـا ...
به زخمـم دل بسـته ام ...
ثانیه های انتظار پشت چراغ قرمز را تاب بیاور ،
شاید که دارند آرزوی کودکی دست فروش را ...
برای یک دقیقه کاسبی بیشتر برآورده می کنند ...
همه چیز آماده رفتن است
جز دلم ...
آن را که پس بدهی
می بینی که سالهاست که رفته ام ...
جاتون خالی چند روز پیش رفته بودیم مرداب قایق سواری
چندتا عکس از مرداب واستون گذاشتم ،
فقط یکم از فصل گل های نیلوفر گذشته بود ، اما از یکی دوتا غنچه عکس گرفتم
امیدوارم خوشتون بیاد .