در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
گاه یک سنجاقک... به تو دل میبندد و تو هرروز سحر می نشینی لب حوض تا بیاید از راه از خم پیچک نیلوفرها روی موهای سرت بنشیند یا که از قطره آب کف دستت بخورد گاه یک سنجاقک... همه معنی یک زندگی است.!
مرسی که ما رو به یاد خدا می اندازی
خوشحالم که موثر بوده
خدایا
تو همان بهانه سبزی برای من
ای نزدیکتر از رگ گردن
نزدیک تر از رگ گردن ...
گاه یک سنجاقک...
به تو دل میبندد
و تو هرروز سحر
می نشینی لب حوض تا بیاید از راه
از خم پیچک نیلوفرها
روی موهای سرت بنشیند
یا که از قطره آب کف دستت بخورد
گاه یک سنجاقک...
همه معنی یک زندگی است.!
من سنجاقکها رو خیلی دوست دارم
همیشه نزدیکه...ما همش دور میشیم...و اون مهربون هی نزدیک...فدای مهربونیاش.......مرسی از این جمله ی زیبا.........
خواهش میکنم دوست من
یعنی به منم نزدیکه پس چرا این همه مشکلاتم رو نبیبینه
مطمئن باشین میبینه
میخواد بهترین رو با صبرتون بهتون بده
صبور باشین
انشاالله که مشکلاتتون حل میشه