در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
چقدر خوب میشه بفهمیم باید هوا ی همه مادر ها رو داشت . مادر بزرگها ، مخصوصا مادر شوهر ها که هرچقدر هم که مادر شوهر باشن بازم خیلی واسه پسرشون زحمت کشیدن تا بدنش دست ما ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مثل همیشه عالی.
ممنونم
بهشت هم خشکسالیست
این را دیشب از کف پای مادرم که ترک خورده بود فهمیدم.
چقدر قشنگ
ممنون
مهم نیست در چه سنی باشم ، هر زمان چیز جدید یاد میگیرم دلم میخواهد فریاد بزنم : مامان بیا نگاه کن!
این متن ها فوق العادن مریم خانم
ممنونم
مادر؛
روسری ات را بردار تا ببینم، بر شبِ موهایت؛
چند زمستان برف نشسته است؛
...
تا من به بهار رسیده ام
بازم ممنونم مریم خانم
خواهش میکنم
اکه خوشتون اومده میتونید تو قسمت مادر اضافه کنید آخه فقط یه متن واسه مادر دارید که واسه کلمه مادر خیلی کمه.
نه مریم جان
درباره ی مادر مطالب زیادی تو وبلاگم گذاشتم
ولی فکر خوبیه میتونم یه موضوع درست کنم برای مادر
مثلا "مادرانه"
از متن هات استفاده میکنم
ممنونم
چقدر خوب میشه بفهمیم باید هوا ی همه مادر ها رو داشت . مادر بزرگها ، مخصوصا مادر شوهر ها که هرچقدر هم که مادر شوهر باشن بازم خیلی واسه پسرشون زحمت کشیدن تا بدنش دست ما ...