نظامی زن انگلیسی که پس از بازگشت از ماموریت خود در عراق ، فرزندش را در آغوش می فشارد .
آهای سرباز ، آهای مادر !...
گریه کن ، تو حق داری گریه کنی . شاید ماهها و سالهاست که فرزندت را ندیده ای .
فرزند دلبندت را ... کودک معصومی که تاب دوری مادر نداشته و حتماً از تو بیشتر، برایت دلتنگی میکرده.
گریه کن سرباز ، گریه کن تا سبک شوی ...
بیچاره شیطان
ای شیطان رجیم
نخیر ، کور خواندی
اینجا آدم نمیبینی
تا بتوانی به هوای گندم
یا سیب
از بهشت اورا برانی ...
دیدن آخرین قله ی کهکشان بود
در مداد پنج صفت است که اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت با
دنیا به آرامش می رسی
صفت اول:
می توانی کارهای بزرگ کنی ، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود
دارد که حرکت تو را هدایت می کند. اسم این دست خداست . او همیشه باید تو را در مسیر
اراده اش قرار دهد .
امشب ؛ هنگام خوابیدن
با خود قدری فکر کنیم …
امروز چه کرده ایم
که فردا لایق زنده ماندن باشیم …؟؟؟
روز اول مدرسه ، نیمکتهای چوبی ، گچ و تخته سیاه و...
در باز شد ، برپا !
خانم معلم وارد کلاس شد
درس اول : بابا آب داد
و ما سیراب شدیم بابا نان داد و سیر شدیم ، مادر در باران آمد و خیس خیس ،
اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند در سبد مهربانی شان
ادامه مطلب ...
یک نفر گفت : اونی که ازتو سوءاستفاده می کنه دوستت نیست پس نگران از دست دادنش نباش، دوست واقعی همیشه کنارت می مونه ...
دلم دوست واقعی می خواد
امرسون میگه :
وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد .
شاید من دوست واقعی نبودم ...
برای بهترین دوستانم :
به درد و دل دیگران با دقت گوش بده !
سوار تاکسی شدی بلند سلام کن !
چون ...
هر جا وایستی ، مردی !!!
زنده
باش ، زندگی کن
!
آن وقت ها که بچه بودیم ، موقع بازی قایم باشک ، زمانی که نوبت چشم گذاشتنمان می شد ، دست های کوچکمان را روی چشم هایمان می گذاشتیم و گاهی آنقدر به چشم هایمان فشار می آوردیم که اطراف آن خیس می شد .
بلند از 1 تا 10 می شمردیم گاهی از روی بچگی نگاهی از لای انگشتانمان می کردیم تا ببینیم چه خبر است !
اما...
ادامه مطلب ...
یادم باشد: از هیچکس متنفر نباشم ... حتما او هم عزیز کسی است ...
یادم باشد: لگد به بخت کسی نزنم ... شاید این تنها بختش باشد ...
یادم باشد: باعث نگرانی کسی نشوم ... شاید مادرش نگرانش است ...
یادم باشد: تجمل وارد زندگی و ظاهرم نشود ... شاید کودک فقیری دورا دور نظاره گر من است ...
یادم باشد: بخشنده باشم ... شاید یکی محتاج بخشش باشد ...
یادم باشد: دوستان زیادی داشته باشم ... چون دوستان بسیار باز کم هستند و حتی یک دشمن زیاد است ...
یادم باشد : همیشه بخندم ... چون دیگرانی هستند که علت شادیشان شادی من است ...
و یادم باشد: ...
مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.
اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.
هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو
" می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.
یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.
میخواهم بگویم
فقر همه جا سر میکشد
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ، طلا و غذا نیست
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند
فقر ، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود
فقر ، همه جا سر میکشد
فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است
دکتر شریعتی
نیکوس کازانتزاکیس نقل میکند که در دوران کودکی، یک پیله کرم ابریشم را روی درختی پیدا میکند، درست وقتی که پروانه خودش را برای خروج از پیله آماده میسازد. کمی منتظر میماند، اما سرانجام چون خارج شدن پروانه طول میکشد تصمیم میگیرد این فرآیند را شتاب ببخشد.
با حرارت دهانش شروع به گرم کردن پیله میکند، تا این که پروانه خارج شدنش را آغاز میکند. اما بالهایش هنوز بستهاند و اندکی بعد میمیرد.
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟
پسر میگه : من ..!!
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم ...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری ...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا ...
به سلامتی هرچی پدره
آدمی دو قلب دارد :
قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حضورش بی خبر
قلبی که از آن با خبر است همان قلبیست که در سینه می تپد ،
همان که گاهی می شکند ،
گاهی می گیرد و گاهی می سوزد ،
گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه ،
و گاهی هم از دست می رود ...
در سال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی ماراتن یکی از شگفت انگیزترین مسابقات دو در جهان بود.
دوی ماراتن در تمام المپیکها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این مسابقه به طور مستقیم در هر 5 قاره جهان پخش میشود.
"آرتور اش" قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد.
طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز
برایش فرستادند.
ادامه مطلب ...
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری