زندگــــــی جان ، عزیــــزم !
اگه افتخار میــدی چند قدمـــی باهام راه بیـــا ...
روزی فرد جوانی هنگام عبور از بیابان ، به چشمه آب زلالی رسید .
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری
از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد . مرد جوان پس از مسافرت
چهار روزه اش ، آب را به پیرمرد تقدیم کرد .
پیرمرد ، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان
کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد . مرد جوان با دلی لبریز از
شادی به روستای خود بازگشت ...
اندکی بعد ، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد .
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت : آب بسیار بد مزه است ...
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی ، طعم بد چرم گرفته بود . شاگرد با اعتراض از استاد پرسید :
آب گندیده بود . چطور وانمود کردید که گوارا است ؟
استاد در جواب گفت :
تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم .
این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد .
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود . آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند .
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی ؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند و من دزد مال
او هستم ، نه دزد دین . اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی
می یافت ، آن وقت من دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است ...
خدای مهربانی های بی بهانه ،
همیشه جایی در حوالی دلتنگی های من ،
جاری میشوی ...
جاری میشوی در ابری ِ چشمانم ،
و میباری آنقدر تا زلال شوم ،
می باری آنقدر که آسمانی شود هوای دلم ،
آنقدر که با همه ی روحم حس کنم
داشتن ِ تــــو
میارزد به همه ی نداشتن های دنیا ...
میارزد ...
دکتر راست می گفت ؛
که "روی" ، برای ِ سلامتی ِ مو مفید است ...
از من که روی برگرداند ،
موهایم ، همه سفید شدند !!!
ادامه مطلب ...
همیشه اولین کسی
که در لحظه ی باز کردن چشم ؛
بعد از خوابی طولانی به ذهنتان خطور می کند ،
یا دلیل خوشبختی شماست ...
یا درد و رنجتان !!!
خدایا ...
بی تو به اوج نخواهم رسید
چون پیچکی که بی ســـتون
تا همیشه سهمش خاک است
و حسرتش آسمان ...
در ادامه براتون عکس یه سنگ رو گذاشتم که داخلش طلا وجود داره
دیدنش واسه خودم جالب بود ،
تا الان با همچین عکسی برخورد نکرده بودم
امیدوارم خوشتون بیاد .
در پشت چارچرخه فرسوده ای ؛
کسی خطی نوشته بود :
من گشته ام نبود ! تو دیگر نگرد ...
" نــیــســـــت " !!!
گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان :
ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
پویندگی تمامی معنای زندگی ست ...
هرگز . . . " نگرد ! نیست ! "
سزاوار مرد نیست ...
به شیطان گفتم : لعنت بر تو باد
لبخند زد
پرسیدم : چرا میخندی ؟
پاسخ داد : از حماقت تو خنده ام میگیرد !
پرسیدم : مگر چه کرده ام؟
گفت : مرا لعنت میکنی در حالی که هیچ بدی به تو نکرده ام !
با تعجب پرسیدم : پس چرا زمین میخورم؟
جواب داد : نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای ...
نفس تو هنوز وحشی است ...
تو را زمین میزند .
پرسیدم : پس تو چه کاره ای؟
گفت : هروقت سواری آموختی برای رم دادن اسب تو خواهم آمد ...
فعلا برو سواری بیاموز !!!
دنیا مانند پژواک اعمال و خواسته های ماست .
اگر به جهان بگویی : "سهم منو بده" دنیا مانند پژواکی که از کوه برمی گردد ، به تو خواهد گفت : "سهم منو بده..." و تو در کشمکش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی .
اما اگر به دنیا بگویی : "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟"
دنیا هم به تو خواهد گفت : "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."
"وین دایر"
نام این سگ " دومان " است
این سگ در ماموریت خود در زلزله آذربایجان 12 انسان را نجات داد
این سگ در زلزله وان ترکیه جان 27 انسان را نجات داد .
تو گذشته میگفتن پزشک محرمه ،
کم کم عکاس و فیلم بردار هم محرم شدن ،
حالا هم که دى جى و گروه موسیقى محرم شدن !
اینجور که من فهمیدم الان فقط داداشاى عروس و داماد
نامحرمن .
گفــت :
با "مـادر" یه جمله بساز
گفتم :
من با مــادر جمله نمیســازم ،
دنیــامو می سازم ...
بهــشت فاصله ی پلک بالا و پایین ِ من است
وقتی که ...
به "تــــــــو" نگاه میکنم ...