تـــــــــــو . . .
همان شقـــــایـــــق ِ معروف ِ شعرِ خوب ِ سهرابی!
تا تــــــــو هستـی ...
زندگی بایـــــد کـــــرد . . .
هر اتفاقی که می افتد ،
چه کوچک چه بزرگ
وسیله ایست برای آن که خدا با ما حرف بزند
و هنر زندگی دریافت این پیام هاست ...
می بخشم کسانی را که هر چه خواستند
با من ،
با دلم ،
با احساسم کردند !
و مرا در دور دست خودم تنها گذاشتند
و من امروز به پایان خودم نزدیکم ...
پروردگارا !
به من بیاموز در این فرصت ِ حیاتم ...
آهی نکشم برای ...
کسانی که دلم را شکستند ...
ولی میدانم که میماند رد آه های خودت بر زندگیشان !
(خدا جون همینجا دعا میکنم همشون رو ببخشی)
دلت طفل بود
قدت به قد عاشقی هم نمی رسید
که کوچک شمردی عظمت عاشقانه هایم را ...
بچه شتر : مادر جون چند تا سوال برام پیش اومده می تونم ازت بپرسم ؟
شتر مادر : حتما عزیزم . چیزی ناراحتت کرده ؟
بچه شتر : چرا ما کوهان داریم ؟
شتر مادر : خوب پسرم ما حیوانات صحرا هستیم . در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمیشه بتونیم دوام بیاریم .
بچه شتر : چرا پاهای ما دراز و کف پاهای ما گرده ؟
شتر مادر : پسرم گفتم که ما حیوانات صحرا هستیم . قاعدتا برای راه رفتن در صحرا و تندتر راه رفتن داشتن این نوع دست و پا ضروریه .
بچه شتر : چرا مژه های بلند و ضخیم داریم ؟ بعضی وقت ها مژه ها جلوی دید منو می گیره .
شتر مادر : پسرم این مژه های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتیه که چشمای ما رو در مقابل باد و شن های بیابان محافظت می کنن .
بچه شتر : فهمیدم ... پس کوهان برای ذخیره کردن آب و غذاست ... وقتی که ما تو بیابون هستیم پاهامون هم برای راه رفتن تو بیابونه و مژه هامونم برای محافظت چشم هامون در برابر باد و شن های بیابونه ... فقط یه سوال دیگه دارم .
شتر مادر : بپرس عزیزم .
بچه شتر : پس ما توی این باغ وحش چی کار می کنیم ؟؟؟
بوی تو را میدهد
دستانش را که می گیرم و باغ آرزو را قدم میزنیم ،
"خیالت " حس تو را زنده میکند
اما ...
" تو " که نمیشود ...
پرنده خوشبختیست فکر تو ،
بر شانه ام که مینشیند بلندم میکند ...
پر میدهدم به آسمان خیال ،
از قعر تنهایی ...
ادامه مطلب ...