پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

نگرش

نگرشت را اصلاح کن ؛

تا عملکردت اصلاح شود ...


ادامه مطلب ...

نگرانی

نگرانی هرگز از غصه فردا نمی کاهد ؛

بلکه فقط شادی امروز را از بین می برد ...


ادامه مطلب ...

مصیبت

سعدی می گوید :

پارسایی را دیدم در کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمیشد . مدت ها در آن رنجور بود و شکر خدای عزوجلّ ، علی الدّوام گفتی .

پرسیدندش که شکر چه میگویی ؟

گفت شکر آنکه به مصیبتی گرفتارم نه معصیتی ...


ادامه مطلب ...

دیر

کسانی هستند که ناخودآگاه از خودمان می رنجانیم ؛
مثل ساعتهایی که صبح دلسوزانه زنگ می زنند
و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم ،

بعد می فهمیم که خیلی دیر شده !!!

انسان

نیاز نیست انسان بزرگی باشیم ؛

" انسان بودن " خود ، نهایت بزرگی است ...

می توان ساده بود ولی انسان بود ،
به همین سادگی ...

ادامه مطلب ...

هنر

آن روز که همدیگر را یافتیم ؛

یافتنمان هنر نبود !

هنر این است ؛
همدیگر را گم نکنیم ...!


ادامه مطلب ...

حسابگری

مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند . وقتی می خواست وارد شود ، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضمون : از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان .

ملا از درب دعوت شدگان وارد شد . در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند . ملا طبعا از درب دو می وارد شد . ناگهان خود را در کوچه دید ، همان جایی که وارد شده بود .


این داستان حکایت زندگی ماست . کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم (رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود ، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم ...
روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست .
عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است . اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم ، دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد ، حساب و کتاب دارد ، اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود . اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم ...

چه ستمگر است آنکه از جیبش به تو می بخشد ، تا از قلب تو چیزی بگیرد ...


ادامه مطلب ...

صبر

سازنده ترین کلمه " صبر " است ؛

برای داشتنش دعا کن ...


ادامه مطلب ...

قضاوت

اگر شروع به قضاوت مردم کنید وقتی برای دوست داشتن آنها نخواهید داشت ...

"مادرترزا"


ادامه مطلب ...

وحشی یا اهلی

یه سری از حیوونا رو گذاشتیم تو باغ وحش ، برای نمایششون پول می گیریم ...
یه سری ها رو کردیم تو قفس بدلیل اینکه نمی تونن از خودشون دفاع کنن ، ضعیفن ...
یه سری ها رو سر میبریم و می خوربم چون لذیذن ...
یه سری رو برای تفریح میریم شکار می کنیم ...
یه سری رو برای تفریح با کرم گول میزنیم و صید می کنیم ...
یه سری رو پوستشون رو می کَنیم و باهاش کیف و کفش درست می کنیم چون زیبان ...
بعد بر این باوریم که اونــــا وحــــشــــی اند و مـــــا اهـــــلی ...!!!


ادامه مطلب ...

ایستادگی

ایستادگی کن تا روشن بمانی

شمع های افتاده خاموش می شوند ...


ادامه مطلب ...

درست و عاقلانه

یا درست حرف بزن

یا عاقلانه سکوت کن ...


ادامه مطلب ...

حرف

به حرفهایی که میخواهی بزنی دقت کن ؛
شاید همین حرفها ، دلی را ناخواسته برنجانند ...
و ...
نسبت به حرفهایی که میشنوی بی دقت باش ؛

شاید از دهانی شنیده باشی که قبل از حرف زدن به آن فکر نکرده باشد ...


ادامه مطلب ...

... عمق بودن

خیلی وقت ها نبودنت
بر روح و جانم
عمق بودنت را نشان می دهد ...


ادامه مطلب ...

... قانون در روابط

سه قانون اصلی در روابط :


دروغ نگویید ،

خیانت نکنید ،

قولی ندهید که نتوانید به آن عمل کنید ...



عصبانی نشوید

اگر حق با شماست ، خشمگین شدن نیازی نیست ؛
و اگر حق با شما نیست ، هیـچ حقی برای عصبانی بودن ندارید ...


ادامه مطلب ...

بازی زندگی

پای صحبت "برایان تریسی"


فرض کنید زندگی همچون یک بازی است . قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید . جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند .

پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند .

او در ادامه میگوید :آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است .

یادتان باشد : کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید ، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر برنمیگردد ، خانواده ای که از هم پاشید دیگر جمع نمیشود ،‌ سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد ...


... پرنده

دلم می خواهد آن قدر کوچک بشوم

که به قدر یک پرنده باشم

آن وقت پر بزنم و بیایم پیش تو ...


"فروغ فرخزاد"


ادامه مطلب ...

گل

من این گل های سفید رو خیلی دوست دارم

اگه اشتباه نکنم اسمش باید گل مینا باشه ، درسته ؟


ادامه مطلب ...