بار الــهــــــا !
کمکم
کن
تا
غفلتم کم شود و هشیاریم زیاد
سعادتم
ده
تا
خدمت خلق کنم و بندگی تو
و
عزتم ده
تا
لذت گناه برای نفسم ناچیز باشد ، تا سرکشی نکند ، تا برای لحظه ای لذت، یک عمر
پشیمانم نکند
و
فراموشم
مکن
که
بی لطف تو تنها و غریبم ...
بعضی
ها ساخته شده اند برای ندیدن
نه
این که کور بـاشند
نــه . . .
می
بینند
اما
آنچه را که باید نمی بینند
یا
نمی خواهند که ببینند ...
در مداد پنج صفت است که اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت با
دنیا به آرامش می رسی
صفت اول:
می توانی کارهای بزرگ کنی ، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود
دارد که حرکت تو را هدایت می کند. اسم این دست خداست . او همیشه باید تو را در مسیر
اراده اش قرار دهد .
روزی مردی در حال نمازخواندن در راهی بود ،
و مجنون بدون اینکه متوجه شود از بین سجاده اش عبور کرد
مرد نمازش را قطع کرد و فریاد زد :
هی ...
چرا بین من و خدایم فاصله انداختی ؟؟؟
مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم ،
تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی ؟؟؟
ادامه مطلب ...
اشتباه نکن !!!
بیش از آنکه دلم برای تو تنگ باشد
برای آن منی که تو را نمیشناخت تنگ است ...
آزارم میدهد دیدن آن منظره که مادری کودکش را سیلی میزند
ولی کودک باز هم دامانش را رها نمیکند ...
کجاست آن
قاضی تا حکم کند که مادر منبع محبت است یا کودک ؟؟؟
"حسین پناهی"
متنی که پیش رو دارید بر گرفته از مصاحبه ای است که تبیان با سرکار خانم لیلا شهرستانی انجام داده است . خانم لیلا شهرستانی محقق علوم اسلامی هستند که در امریکا زندگی می کنند و در رشته میکرو بیولوژی تحصیل کرده اند. ایشان دوره لیسانس را در دانشگاه کالیفرنیا استیت یونورسیتی فولرتون در رشته بیولوژی و دوره فوق لیسانس را در کالیفرنیا استیت پالی تکنیک یونورسیتی در رشته میکرو بیولوژی سپری کرده اند .
درد ِ دل که می کنی
ضعف هایت را ، دردهایت را می گذاری توی ِ سیـنی
و تعارف می کنی کـه هر کدامش را که می خواهند بردارند ؛
تیــز کننــد ...
تیــغ کننــد ...
و بــزننـد بـه روحـت !!!
آن بالا که بودم ، فقط سه پیشنهاد بود : اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد ، خوشگل و پولدار . قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم ، با یک کوروت کروکی جگری . تنها اشکالش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان سینه میگرفت .
قبول نکردم ، راستش تحملش را نداشتم ...
من به چشمهای بیقرار تو قول
میدهم
ریشههای ما به آب ،
شاخههای ما به
آفتاب میرسد ،
ما دوباره سبز میشویم ...
"قیصر امین پور"
می دانید اولین جمله
ای که ما در اول دبستان یاد می گیریم چیه؟
"بابا آب
داد ، بابا نان داد"
می دانید اولین جمله
ای که انگلیسها در اول دبستان یاد می گیرند چیه؟
"من می
توانم بخوانم و بنویسم"
می دانید اولین جمله
ای که ژاپنیها در اول دبستان یاد می گیرند چیه؟
"من می
توانم بدوم"
و این است که ما
همیشه چشممون دنبال دست پدر است
کار از ریشه خراب است ...
ساکت که می مانی
میگذارند به حساب جواب نداشتنت !
عمراً ... بفهمند
داری جان میکنی
تا ...
"حرمتـــــــــهـا" را نگه داری ...