پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

خط فاصله

معلم می دانست فاصله ها چه به روزمان می آورند

که به خط فاصله می گفت:

"خط تیره"


دریا

عجیب است دریــــــــــا !

همین که غرقش می شوی

پس می زند تو را ...

درست مثل بعضی از آدم ها . . . !


ادامه مطلب ...

باید رفت

گاهی نباید ناز کشید
نباید آه کشید
نباید انتظار کشید
نباید درد کشید
نباید فریاد کشید

فقط باید دست کشید و "رفــــــــــــــــــــت ..."


کشف

نه دکترم، نه محقق، نه دانشمند
ولی دردناکترین و خطرناکترین و کشنده ترین
بیماری دنیا را کشف کرده ام ...
اسمش "امید" است !


ادامه مطلب ...

"ها"

چرا می گویند "ها" علامت جمع است ؟! 

"تن" را که با "ها" جمع کنی خودت می مانی و خودت !


مترسک و کلاغ

اوج تنهایی را زمانی فهمیدم که :

مترسک به کلاغ گفت

هر چقدر دوست داری نوکم بزن ...

اما ...

تنهام نذار !!!


ادامه مطلب ...

خاطرات

خاطرات را باید
سطل سطل از چاه زندگی بیرون کشید
خاطرات نه سر دارند ، نه ته !

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند

میرسند گاهی ...

وسط یک فکر

گاهی وسط یک خیابان
و گاهی حتی وسط یک صحبت ...
سردت می کنند ، رگ خوابت را بلدند !
زمینت میزنند ...
خاطرات تمام نمی شوند
تمامت می کنند ...


دنیا

عجب خیاط ماهری است دنیا ،

که دل هیچکس را برای ما تنگ ندوخت ...!


بی تفاوت

چه بی تفاوت زندگی می کنند
آدم ها ...
بی آنکه بدانند
در گوشه ای از دنیا
تمام دنیای کسی شده اند ...


گم شده ام

بچه که بودیم می دانستیم هر وقت گم شدیم باید سرجایمان بمانیم تا پیدایمان کنند …
مدتهاست ایستاده ام

                 کسی مرا پیدا نمی کند !


سقوط

انسانها هر از چند گاهی از جایی می افتند
از لبه پرتگاه ...
از پا ...
از نفس ...
از این ور بوم ...
از دماغ فیل ...
از چاله به چاه ...
از عرش به فرش ...
از چشــــم ...
از چشـــــــــــــــــــــــــــم ...


هرچه داشتم

هر چه داشتم
رو کردم ،
اما ...
تو ...
اسیر نشدی
سیر شدی !!!


خاک باش

در زندگی :

نه گل باش که اسیر خاک شوی ،

و نه باران باش که به خاک بیفتی ،

خاک باش که گل از تو بروید و باران به خاطر تو بیفتد ...


آسمان

آسمان هم گاهی دلش میگیرد

من که آدمم ...


ادامه مطلب ...

جای خالی

جای خالی ات

مثل کفش سیندرلا

اندازه ی هیچ یک از مردم این شهر نشد ...

                            "حتی به زور" ...


ادامه مطلب ...

گل یا پوچ

گـل یا پــوچ؟
دستت را باز نکن، حسم را تباه مکن
بگذار فقط تصور کنم ...
که در دستانت
برایم کمی عشق پنهان است ...


ادامه مطلب ...

... شکسته ام

هر وقت کم می آورم
می گویم
اصلا مهم نیست !
اما تو که می دانی نبودنت چقدر مهم است ...
دیده ای شیشه های اتومبیل را وقتی ضربه ای می خورند و می شکنند !؟

دیده ای شیشه خرد می شود ولی از هم نمی پاشد !؟

این روزها همان شیشه ام ؛
خرد و تکه تکه ،
از هم نمی پاشم ...
ولی شکسته ام ...
باور کن

َ ادامه مطلب ...

باد

باد هم شوخی اش گرفته !

در میزند اما ...
از پنجره سرک میکشد توی اتاقم
یعنی نمیداند
گوش به زنگ و

چشم به راه توام ؟؟؟


ادامه مطلب ...

نمایشنامه

آدم ها لالت می کنند ؛

بعد هی می پرسند :

"چرا حرف نمی زنی؟ !"

این خنده دار ترین نمایشنامه ی دنیاست ...


آخرین نگاه

بعد از "خدا حافظی"  بر نگرد و عقب را نگاه نکن ...
بد درد سری میشود این

                                "آخرین نگاه" ...