زندگی زیباست !
دقت کن ...
آرام رد شو ...
حس کن ...
نفس بکش ...
همه چیز نعمت است ...!
گاهی فکر می کنم
بعضی ها هم هستـند
که خدا
به آنها میگویـد :
من که غیر از تو کسی را ندارم ...
خدایا
دلم را آنانی می شکنند
که هرگز دلم به شکستن دلشان راضی نمی شود ...!
هر روز تکراریست ...
صبح هم ماجرای ساده ایست ،
گنجشک ها بیخودی شلوغش می کنند ...!
حس خوشایند ِ "داشتن
یک دوست خوب" بیش از چیزیه که بشه توصیفش کرد ؛
این حس خوب رو براتون آرزومندم ...
تنهاییم را پک میزنم
تا ریه هایم زندگی را کم آورد
و این طور ...شرعی ترین خودکشی را تجربه میکنم ...
گاهی ...
" سکوت
" علامت رضایت نیست
شـاید کسی دارد خفه می شود ؛
پـشت سنگینی یـک درد ...
دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه میرفت
و بر میگشت . با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود ، دختر
بچه طبق معمولِ همیشه ، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد ...
بعد از ظهر که شد ، هوا رو به وخامت
گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت .
مادر کودک که نگران شده بود مبادا
دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا اینکه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد ،
تصمیم گرفت که با اتومبیل بدنبال دخترش برود .
از تو که حرف میزنم
تمام فعل هایم ماضی بعید است
ماضی خیلی خیلی بعید !!!
کمی نزدیک تر بیا
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است !!!
وقتی سرم درد می کند ،
حتی قرص هم جواب نمی دهد ...
من ...
چشمهایت را ،
از کدئین بیشتر قبول دارم !!!
هوا را هر چقدر که نفس بکشی
باز برای کشیدنش ، بال بال می زنی !
مثل تو که هر چقدر که باشی
باز باید باشی !
می فهمی چه می گویم ؟
بودنت مهم است ... !
همین ...
شیشه ای می شکند ...
یک نفر می پرسد : چرا
شیشه شکست ؟
مادر می گوید : شاید این
رفع بلاست .
یک نفر زمزمه کرد : باد
سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد ، شیشه ی پنجره را زود شکست .
کاش امشب که دلم مثل آن
شیشه ی مغرور شکست ، عابری خنده کنان می آمد ... تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر
دل تنگم می شد ...
اما امشب دیدم ...
هیچ کس هیچ نگفت غصه ام
را نشنید ...
از خودم می پرسم آیا
ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است ؟
دل من سخت شکست اما ...
هیچ کس هیچ نگفت و
نپرسید چرا !!!
دلـــم پُــــــر است
پـــر ِ
پـــــــر ِ پــــــــــر
آنقـدر که گاهی ...
اضافه اش
از چشمــانم می چکد ...
هر وقت یکی رو فریب دادی
قبل از اینکه فکر کنی چقدر احمق بود ،
فکر کن چقدر بهت اعتماد داشت ...
امام صادق علیه السلام فرمود :
ابلیس گفت : پنج نفرند که هیچ چاره ای برای آن ها ندارم اما دیگر مردمان در مشت من هستند :
هر که با نیت درست به خدا پناه برد و در همه کارهایش به او تکیه کند .
کسی که شب و روز بسیار تسبیح خدا گوید .
کسی که برای برادر مؤمنش آن پسندد که برای خود می پسندد .
کسی که هر گاه مصیبتی به او می رسد بی تابی نمی کند ،
و هر کسی که به آن چه خداوند قسمتش کرده خرسند است و غم روزیش را نمی خورد ...
"منتخب میزان الحکمة حدیث 3267 "
بعضی زخم ها هست که هر روز باید روشون رو باز کنی و
نمک بپاشی
تا یادت نره که سراغ بعضی آدمها نباید رفت ،
" نـبــــــــــــایــد " !
روزهای بدی
در زندگی آدم می رسد
که
هیچ کسی حتی نمی پرسد :
" خوبی
؟ "
برای
چنین روزهای بدی
نیاز
به یگانه مهربان ِ دلسوزی داری
به
شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی
و
نامش چه زیباست ...
"خــــــــــــــدا ..."
ادامه مطلب ...