پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

خاطرات

خاطرات را باید
سطل سطل از چاه زندگی بیرون کشید
خاطرات نه سر دارند ، نه ته !

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند

میرسند گاهی ...

وسط یک فکر

گاهی وسط یک خیابان
و گاهی حتی وسط یک صحبت ...
سردت می کنند ، رگ خوابت را بلدند !
زمینت میزنند ...
خاطرات تمام نمی شوند
تمامت می کنند ...


نظرات 2 + ارسال نظر
هدی جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 11:10 ق.ظ http://aftabgardantarin.blogsky.com

سلام دوست همبلاگی
ممنون که به وب من سرزدی، از نگاه قشنگت هم ممنون.
همیشه موفق باشی.
من لینکت میکنم. خوشحال میشم لینکم کنی تا بیشتر به هم سر بزنیم.

سلام هدی خانم
ممنون که لینکم کردین من لینک ندارم اما حتما بهتون سر میزنم
موفق و سربلند باشین

مهتاب جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 10:13 ب.ظ

خاطرات تمام نمی شوند
تمامت می کنند ...همینه واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد