پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

... بی پناه

از تو چه پنهان ،
با تمام بی پناهی ام
گاهی ایستاده
در پس همین وجود
در پس همین خنده های سرد
در پس همین گریه های گرم
هی می میرم و زنده می شوم !
سخــت است ...
صبور باشی ...
و در حجم این سکوت
نفست بند نیاید ...!


نظرات 4 + ارسال نظر
فاطی دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 01:12 ب.ظ http://baran761300.blogsky.com

وای چه عکس خوشملی
متنتم خوشگل بود عسیسم

لطف داری آبجی کوچولو

ساوا دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.bashia.blogsky.com

راستش اولین بار در بلاگاسکای یه وبلاگ خوب می بینم.موفق باشید

خواهش میکنم
نظر لطفتونه
من هم براتون آرزوی موفقیت میکنم

دریا دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 07:09 ب.ظ http://azjensebaran.blogsky.com

چقدر زیبااااااا

mozahem سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 01:46 ب.ظ

az shoma che penhon
ghalbam ye jori shod
sabor bodan vaghean sakhte

درسته خیلی سخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد