پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

نزدیک تر بیا

از تو که حرف میزنم   

تمام فعل هایم ماضی بعید است

ماضی خیلی خیلی بعید !!!

کمی نزدیک تر بیا

دلم برای یک حال ساده تنگ شده است !!!


نظرات 3 + ارسال نظر
دریا جمعه 23 تیر 1391 ساعت 11:44 ب.ظ http://azjensebaran.blogsky.com

گاهی محاله بتونی احساست رو بگی......

آره گاهی واقعا خیلی سخته
و از اینکه نمیتونی احساست رو بگی واقعا عذاب میکشی

30MA شنبه 24 تیر 1391 ساعت 12:35 ق.ظ

در گذشته به دنیا آمدم
درگذشته زندگی کردم
درگذشته درگذشتم
زمان همیشه درگذشته بود
هیچ وقت حال ساده با هم بودن را نفهمیدم...

سلام هستی عزیزم

سلام به روی ماهت سیما جون
مرسی که بهم سر میزنی
خوشحال میشم اینجا میبینمت

رها یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 10:20 ق.ظ http://idea90.blogsky.com

گناهش گردن خودت روزه بودم که حسرت تورا خوردم.

ای جان
ببخشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد