پروانگی ...
بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...
بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...درباره من
در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
آمار : 1067808 بازدید
Powered by Blogsky
سلام چقدر زیبا بود
ببخش نتونستم بیام مطالب زیباتو بخونم عزیزم
سفرم
نصف جهان
مطالب مثل همیشه زیباست
سلام عزیزم
اتفاقا دیدم پیدات نیست حدس زدم باید یه خبرایی باشه
امروز میخواستم ازت خبر بگیرم
خوش بگذره بهت عزیزم
به همه سلام برسون
مواظب خودت هم باش