پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

عروسک

بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار بگرید ،

اما ...

خنده را بر لبانش دوخته بودند !


نظرات 4 + ارسال نظر
منتظر چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.tanhayeraha.blogfa.com

سلام

موفق باشید جملات قشنگی هست

سلام
ممنونم از لطفتون
من هم براتون آرزوی موفقیت میکنم

سیما چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 12:59 ق.ظ

هستیچه عروسک خوشگلی!!!صولتیه کاش مال من بود... هنوز هم عروسک خیلی دوست دارم... کودک درونم نمیذاره بزرگ بشم...
ممنون عزیزم. متن و عروسک دلنشینیه

آره سیما جون خیلی خوشگله
منم دوست دارم داشته باشمش
من از این عروسک ها هم دوست دارم اما عروسک حیوونا رو بیشتر دوست دارم

فاطی چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 12:56 ب.ظ http://baran761300.blogsky.com

چند روز پیش تقریبا شبیه همین عروسک ولی یه کوچولو خوشگل تر همین رنگی برا هدیه دادن !!!
خیلی دوستش دارم!!1

پس شما از این عروسک خوشگلا داری
از همه مهمتر کسی بوده که همچین عروسک خوشگلی رو بهت هدیه داده
دستشون درد نکنه واقعا

سارا... چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 11:02 ب.ظ

سلام هستی جون خواهر زادم رو پام نشسته عکس این عروسکو دیده میگه نی نی نمیزاره هم ببندمش
ممنون نوشته هات خیلی قشنگن .

سلام عزیزم
ای جانم
منم یه خواهر زاده دارم اونم عاشق این عکس هاست
خدا حفظش کنه براتون
ممنون از لطفت سارا جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد