پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

... مه

شبیه مه بودی !
نه میشد در آغوشت گرفت
و نه آنسوی تو را دید ...
تنها میشد در تو گم شد

و من گم شده بودم ...


( این متن رو طاهره خانم کامنت گذاشته بودن ،

امیدوارم شما هم خوشتون بیاد .

ممنونم ازشون )


نظرات 3 + ارسال نظر
طاهره جمعه 5 آبان 1391 ساعت 10:37 ب.ظ

ممنون به خاطر وقتی که صرف این پست کردین..

خواهش میکنم طاهره جان
من از شما ممنونم دوست من

عرفان شنبه 6 آبان 1391 ساعت 08:32 ق.ظ http://dastforosh.blogsky.com

قشنگ بود ممنون از شما و طاهره خانوم

خواهش میکنم
باید از طاهره خانم ممنون بود

سارا... یکشنبه 7 آبان 1391 ساعت 12:42 ق.ظ

زیبا بود

ممنون عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد