پروانگی ...
بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...
بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...درباره من
در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهد "نمی شود"
به همین سادگی ...
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...
ادامه...
آمار : 1066020 بازدید
Powered by Blogsky
همراه
آدمها خیلی زود همراهان قدیمی خود را فراموش میکنند ؛
درست مثل زمانی که باران بند می آید و خیلی ها چترهایشان را جا میگذارند ...
درست مثل زمانی که باران بند می آید و خیلی ها چترهایشان را جا میگذارند ...
بله...همینطوره..
اما همه این طوری نیستن.
درسته دوست من
اون که میره و فراموش میکنه همراه نیست
همراهت اگه بره
امکان نداره فراموش کنه
چه عرض کنم