پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

... دلشوره

یک نفر مشت مشت بر دلتنگی ام ؛

دلشوره می پاشد ...


نظرات 6 + ارسال نظر
رها جمعه 19 آبان 1391 ساعت 08:08 ق.ظ http://idea90.blogsky.com

یک نفر مشت مشت بردلم نمک می پاشد !

هدی جمعه 19 آبان 1391 ساعت 01:01 ب.ظ http://aftabgardantarin.blogsky.com

گیج می شوم و پریشان
مستاصل
وقتی
دلتنگی با تمام سپاهش لشکرکشی می کند
و
سایه می اندازد روی دلم ...
آن وقت
تب و لرز فرامی گیرد تمامی ایمانم را ...
و
هذیان شروع می شود .......

انشاالله هیچوقت دیگه این تب و لرز و هذیان تکرار نشه

kazhal جمعه 19 آبان 1391 ساعت 01:37 ب.ظ http://rustayedelam.persianblog.ir/


دلتنگی...

دلتنگی نه با قلم نوشته می شود

نه با دکمه های ســــــرد کیبورد .... . .

دلتنگی را

با اشک می نویسند!!!


- - -
کژال-روستای دلم

اشک ...

هنگامه جمعه 19 آبان 1391 ساعت 01:52 ب.ظ

ماه در آب افتاد؛ ماهی شد

چه فکر قشنگی

سیما جمعه 19 آبان 1391 ساعت 09:41 ب.ظ

30MA :
همیشه فاصله هست که شور ش رو در میاره...

فاصله ...
هی ...

سمانه جمعه 19 آبان 1391 ساعت 11:49 ب.ظ http://parastesh1.blogsky.com

تو را چه به فرهاد؟یک فرهاد بود و یک بیستون عاشقی!تو همین یک وجب دیوار را بردار من باورت میکنم.

خیلی قشنگ بود
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد