پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

هیاهوی زندگی

( این متن بسیار زیبا رو هدی عزیزم تو قسمت نظرات گذاشتن

دوباره اینجا درجش کردم تا شما هم ازش استفاده کنین ... )



در هیاهوی زندگی دریافتم

چه بسیار دویدن ها
که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم
چه بسیار غصه ها
که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود
دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"
و اگر نخواهند "نمی شود"
به همین سادگی ...


کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم
فقط او را می خواندم و بس ...


نظرات 3 + ارسال نظر
شهید خرد شنبه 27 آبان 1391 ساعت 09:08 ب.ظ http://dinpajoohan.ir/post/author/778353

زیبا بود

بعضی کامنتا واقعا ارزش یه پستو دارن

به نظر من هم فوق العاده بود

از هدی خانم باید ممنون بود

هدی شنبه 27 آبان 1391 ساعت 10:11 ب.ظ http://aftabgardantarin.blogsky.com

ممنون از لطفت عزیزم

خواهش میکنم عزیزم
من ازت ممنونم دوست خوبم

نیوشا شنبه 27 آبان 1391 ساعت 10:29 ب.ظ

هستی چرا وبلاگت اینقدر منو درگیر میکنه چرا خدا و عشق اینقدر زیاد احساس میشه؟دوست دارم اینجا را ... و تورا

ممنونم نیوشا جان
از لطف و توجهت واقعا ممنونم
منم دوست دارم دوست من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد