پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

بیداری

خدای مهربان من ...

امروز دوباره از خواب بیدار شدم ؛

نفس میکشم ؛

عزیزانم یک روز دیگر در کنارم هستند ؛

از تو ممنونم ...

 


نظرات 2 + ارسال نظر
هدی شنبه 30 دی 1391 ساعت 09:15 ب.ظ http://aftabgardantarin.blogfa.com

پروردگارا سپاس.

سپاس

س.ادیب یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 10:44 ق.ظ http://313nsan.loxblog.ir

بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارند،
بعد چشمشون به یه گردو می افته
دولا میشن تا گردو رو بردارن
الماسه می افته تو شیب زمین
قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره
میدونی چی می مونه؟
یه آدم...،یه دهــــــن بـــاز....،یه گـــــــردوی پـــــوک ....
و یه دنیـــــا حســـــــرت

حسرت ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد