پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...
پروانگی ...

پروانگی ...

بـه آسمــان دل بـبـنـــد ...

... نبودنت

نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم ...

یک صحرا گذشته است !!!


ادامه مطلب ...

دنیا

عجب خیاط ماهری است دنیا ،

که دل هیچکس را برای ما تنگ ندوخت ...!


بادکنک

اگه یه روز فرزندی داشته باشم، بیشتر از هر اسباب‌بازی دیگه‌ای براش بادکنک می‌خرم .
بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می‌ده .
بهش یاد می‌ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره .
بهش یاد می‌ده که چیزای دوست داشتنی می‌تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن ، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه .
و مهمتر از همه :
بهش یاد می‌ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده !
ادامه مطلب ...

برایت آرزو میکنم

برایت رویاهایی آرزو میکنم تمام نشدنی
و آرزوهایی پرشور
که از میانشان چندتایی برآورده شود ...
برایت آرزو میکنم که دوست داشته باشی
آنچه را که باید دوست بداری
و فراموش کنی آنچه را که باید فراموش کنی .
برایت شوق آرزو میکنم . آرامش آرزو میکنم .
برایت آرزو میکنم که با آواز پرندگان بیدار شوی
و با خنده ی کودکان .
برایت آرزو میکنم دوام بیاوری
در رکود، بی تفاوتی و ناپاکی روزگار .
بخصوص برایت آرزو میکنم که خودت باشی .
"ژاک برل"

لاک پشت

پشتش‌ سنگین‌ بود و جاده‌های‌ دنیا طولانی ...
اندوهگین بود که‌ هیچگاه جز اندکی‌ از بسیار را نخواهد رفتپ
آهسته آهسته‌ می‌خزید، دشوار و کند و دورها همیـشه‌ دور بود 

و تقدیرش‌ را به تلخی بر دوش‌ می‌کشید.

پرنده‌ای‌ در آسمان‌ بال گشـود ... سبکبال ...
با خود زمزمه کرد "این‌ عدل‌ نیست، عدالت نیست"
من‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌رسم هیچ‌گاه

و در لاک‌ سنگی‌ خود خزید ...


ادامه مطلب ...

بی تفاوت

چه بی تفاوت زندگی می کنند
آدم ها ...
بی آنکه بدانند
در گوشه ای از دنیا
تمام دنیای کسی شده اند ...


گم شده ام

بچه که بودیم می دانستیم هر وقت گم شدیم باید سرجایمان بمانیم تا پیدایمان کنند …
مدتهاست ایستاده ام

                 کسی مرا پیدا نمی کند !


حدیث

به خدا سوگند !

اگر آسمان و زمین بر بنده ای تنگ شود و او پروای الهی پیشه کند و پارسایی بورزد ،

خداوند برای او راه خروج و نجات قرار میدهد .

پس جز حق چیزی تو را به خود مأنوس نکند و جز باطل چیزی تورا به وحشت نیفکند ...

امام علی (ع)


پیاده

پیاده در شطرنج اگر تا آخر راه ادامه بدهد ، وزیر می شود ...


ادامه مطلب ...

... خنده های تو

در هر جغرافیایی
که باشم ،
جــــهت هـــا ...
تفاوتی ندارند
تمـــــــــــــام دامنه های دلم

رو به سمت
خنده های تـــــــــو ست ...


سقوط

انسانها هر از چند گاهی از جایی می افتند
از لبه پرتگاه ...
از پا ...
از نفس ...
از این ور بوم ...
از دماغ فیل ...
از چاله به چاه ...
از عرش به فرش ...
از چشــــم ...
از چشـــــــــــــــــــــــــــم ...


هرچه داشتم

هر چه داشتم
رو کردم ،
اما ...
تو ...
اسیر نشدی
سیر شدی !!!


درخت صبر

دستهایم به آرزوهایم نرسید ،

ولی درخت صبرم می گوید :

            امیدی هست ...

                 دعایی هست ...

                     خدایی هست ...


ادامه مطلب ...

فقر

ببخش که صدای گریه هایت را نمیشنویم

گوشمان از قیمت دلار و ماشین و ویلا و ... پر شده !!!


ادامه مطلب ...

یادم باشد

یادم باشد: از هیچکس متنفر نباشم ... حتما او هم عزیز کسی است ...

یادم باشد: لگد به بخت کسی نزنم ... شاید  این تنها  بختش باشد ... 

یادم باشد: باعث نگرانی کسی نشوم ... شاید مادرش نگرانش است ...

یادم باشد: تجمل وارد زندگی و ظاهرم نشود ... شاید کودک فقیری دورا دور نظاره گر من است ...

یادم باشد: بخشنده باشم ... شاید یکی محتاج بخشش باشد ...

یادم باشد: دوستان زیادی داشته باشم ... چون دوستان بسیار باز کم هستند و حتی یک دشمن زیاد است ...

یادم باشد : همیشه بخندم ... چون دیگرانی هستند که علت شادیشان شادی من است ...

و یادم باشد: ...


خاک باش

در زندگی :

نه گل باش که اسیر خاک شوی ،

و نه باران باش که به خاک بیفتی ،

خاک باش که گل از تو بروید و باران به خاطر تو بیفتد ...


فواید دوش گرفتن با آب سرد

دوش گرفتن نه تنها در یک روز گرم بدن را خنک می کند، بلکه سوخت و ساز بدن را بهبود می بخشد، از آسیب های پس از ورزش پیش گیری می کند و میزان اسید اوریک بدن را تنظیم می کند.

به جز این موارد، گرفتن دوش آب سرد فواید دیگری نیز دارد که در این مطلب به نقل از «Prevention» به آن اشاره شده است.


ادامه مطلب ...

پیله ی ناامیدی

قلب دختر از عشق بود ، پاهایش از استواری و دست هایش از دعا

اما شیطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود

پس کیسه ی شرارتش را گشود و محکم ترین ریسمانش را به در کشید، ریسمان نا امیدی را دور زندگی دختر پیچید، دور قلب و استواری و دعاهایش نا امیدی پیله ای شد و دختر ، کرم کوچک ناتوانی ...


ادامه مطلب ...

... برایم بخند

من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !

پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم :

تنهاییت برای من !

غصه هایت برای من !

همه بغضها و اشکهایت برای من !

لبخند برایم بزن ...

بخند ...

آنقدر بلند

تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را

صدای همیشه خوب بودنت را ...


ادامه مطلب ...

نایست

اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی ، هرگز به مقصد نمی‌رسی ...

"لارنس استرن"